راه بهار ، بسته نیست .
هر گوشه اشارت چشمان پیر میخانه ، سجاده به سوی بهار می سازد.
شال و کلاه کرده ام تا از جاده خونین لاله ها بگذرم . می خواهم به جاده هایی بروم که در آن علائم راهنمایی بندگی گذاشته اند، جاده هایی که با لبخند از آن گذشتی و من با وضو باید بگذرم .
اکنون می خواهم با طهارت کلامتان و استعانت شفاعتتان و نیت امامتتان وضو کنم . لاله ، از جویبار خودسازی آب می خورد.
خون ، اولین رنگ نقاشی ما در بهار بود . پدرم می گفت ، اگر لاله ها نرویند بهاری نمی آید و من برای آمدن بهار معرفت ، هزار بار شهید می شوم ، هر روز ، هزار بار روی مین توبه می روم ، پدرم می گفت لاله ها از جویبار خود سازی آب می خورند نه از آب راه خود پرستی .
می خواهم جهانی به رنگ مردانگی شما بسازم
تقدیم به سپهبد حاج قاسم سلیمانی
، ,بهار ,لاله ,ها ,آب ,جاده ,لاله ها ,می خواهم ,، هزار ,از جویبار ,می گفت
درباره این سایت